منتشر شده در سال ۱۳۹۱
8 مارس روز جهانی زن و 20 جمادی الثانی نیز به عنوان روز مادر و زن در ایران نامگذاری شده است. در سایر ملل و مذاهب نیز روزی به عنوان روز مادر نامگذاری شده است مثلا در کشورهای کاتولیک روز مریم مقدس و در کشورهای مسلمان روز تولد دختر پیامبر اسلام. انگلستان نخستین کشوری بود که روز مادر را به وجود آورد. در کشورهایی مثل آلمان که با کاهش رشد جمعیت مواجه هستند، روز مادر به عنوان روزی برای ترویج ارزش های مادران و یکپارچه کردن خانواده در نظر گرفته می شود. حتی در فرانسه این روز به عنوان «روز ملی مادران خانوادههای پرجمعیت» نامگذاری شد که جنبه ی تبلیغاتی برای افزایش جمعیت دارد.
سنّت ِ دادن هدیه به مادران در روز مادر اولین بار در سال ۱۹۲۴، توسط خانم «جانت هیدن» که ساکن سیدنی بود، شروع شد. خانم هیدن در ملاقاتی که از یک بیمارستان در نویینتون داشت، بیمارانی را دید که همگی مادرانی بسیار تنها و فراموش شده بودند؛ او برای اینکه آنها را خوشحال کند سعی کرد که از سوی بچههای مدرسههای اطراف و مراکز تجاری محلی، نیروی پشتیبانی جمع آوری کند تا کمک مالی کافی برای دادن هدیه به تمام آن مادران تنها، فراهم شود. سال به سال میزان کمک جمع آوری شده توسط مراکز تجاری، محلی و حتی شهردار بیشتر شد تا جایی که امروزه، در روز مادر، هدیه دادن به مادران بسیار معمول شده است.
در ایران روز تولد حضرت علی، امام اول شیعیان، به عنوان روز مرد نامگذاری شده است. می توان نامگذاری روز زن و مرد را در ایران به جنبه های دینی و مذهبی مربوط دانست. به این صورت که مثلا در روز زن بر ویژگی های رفتاری مثبت حضرت فاطمه تاکید شده و به عنوان الگویی برای زنان و مادران درنظر گرفته می شود و به رسم ادب از آنها تجلیل و قدردانی می شود. که در حال حاضر در بیشتر کشورها این تجلیل و قدردانی، ارزش معنوی خود را از دست داده و روز مادر یک جنبه ی تجاری پیدا کرده است.
از طرفی اگر جنبه های خصوصی و خانوادگی بزرگداشت روز زن را کنار بگذاریم، می بینیم که دولت و فعالین حقوق بشر یا فمینیست ها، قادر به انجام فعالیتی بزرگ یا خدمتی قابل توجه برای مادران و به طور کلی زنان در این روز نمی باشند و تنها رسانه ها با پر کردن برنامه های خود با موسیقی و جشن و بعضا گزارشاتی در رابطه با تبریک افراد مختلف از کنار زنان رد می شوند. افراد جامعه نیز غیر از خواندن sms های تبریک روز مادر و زن یا دیدن شعارهای تبلیغاتی و تجاری این روز، اثر یا تغییری قابل مشاهده نخواهند دید. کم پیش می آید که سیاست گذاری های دولتی در این روز فعالیتی را به نفع زنان جامعه مانند ایجاد نظام های بهزیستی، بیمه ی بیکاری و تامین اجتماعی، انجام دهد و یا شاهد احقاق حقوق از دست رفته یا به دست نیامده ی زنان، توسط فعالین حقوق بشر در این روز خاص باشیم. گاهی دیده می شود که همانند روز کارگر که شاهد افزایش نه چندانی در حقوق کارگران هستیم، در روز زن نیز بعضی از نهادها جوایزی مادی را در اختیار زنان بگذارند و با این وسیله سوپاپ اطمینانی فراهم کنند برای جلوگیری از شورش و اعتراض زنان به وضعیت شغلی خود. بر اساس آمار سازمان ملل (براون 1985) زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند اما نزدیک به دو سوم از کار جهان بر عهده ی ایشان است، 10 درصد از درامد جهان را دریافت می کنند و دارایی آنها کمتر از 1 درصد است. (سیگر و السن 1986)
سوالی که مطرح می شود این است که آیا این نوع تقسیم بندی جهانی و یا بومی روز زن و روز مرد و یا به طور کلی انتخاب یک روز در سال به نام «زن» شایسته می باشد؟
اگر از نگاه تقسیم بندی بومی نگاه کنیم، و به یادآوری خصوصیات مثبت الگویی زنانه و مردانه و نیز بزرگداشت و قدردانی از مادران و زنان و نیز مردان بسنده کنیم شاید بتوان وجود چنین روزهایی را بی ایراد و حتی مفید دانست اما اگر از منظر جهانی به این اتفاق نگاه کنیم، خواه ناخواه انتظاراتی از این نام گذاری حاصل خواهد شد که بالتبع پس از برآورده نشدن آن، می شود به اصل موضوع، اعتراض وارد کرد.
اولا تقسیم کردن زن و مرد به دو قشر جدا و انتخاب روزهایی جدا برای این دو، باعث تفاوت نگاه اجتماعی به زن و مرد می شود. در صورتی که با توجه به اندیشه های فمینیستی با قبول تفاوت های بیولوژیکی، بسیاری از نیازها و حقوق زن و مرد یکسان است، این جداسازی ناخودآگاه باعث تفاوت رسیدگی و دراختیار گذاشتن امکانات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بین دو جنس و در نهایت ایجاد نگاه های تحقیرآمیز و از بالا به پایین به یک جنس خواهد بود. می شود بدون داشتن نگاه جنسیتی، یک روز را به نام روز «انسان» نامگذاری کرد ومانند تفکری که موج سوم فمینیسم به وجود آورد، در این روز برای انسان تلاش کرد و به فکر احقاق حقوق انسان بود.
ثانیا اگر هم سیاست دولت ها، برآورده ساختن انتظارات مربوط به زنان در این روز باشد، به هیچ وجه منطقی و شایسته نیست که انجام فعالیت های مثمر ثمر در زمینه ی زنان را معوق کنیم به روزی خاص یا اینکه در اجرای خدمات دست نگه داریم تا یک روز خاص مانند 8 مارس فرا رسد و باز بعد از این تاریخ، به امور زنان بی توجه باشیم.
درواقع برای اهمیت دادن و توجه به زن، و یا بهتر بگوییم توجه به نوع انسان، دولت ها و قانونگذاران باید همواره به فکر وی باشند نه اینکه از وجود او و انجام امور خیرخواهانه نسبت به او، دست به تبلیغ شخصی زده و سوء استفاده کنند.
با این وجود در جهان سوم که زنان در همه ی زمینه ها از مردان خود وضعیت نامطلوب تری دارند، از قدرت و اختیار کمتری برخوردارند، بیشتر کار می کنند و کمتر درآمد دارند و مسئولیت هایشان زیادتر است، شاید بتوان قانع شد که انتخاب یک روز به نام «زن»، با وجود ناکارآمدی ها و بی توجهی ها، چندان وضعیت تبعیض آمیز و ناهنجاری را به وجود نخواهد آورد.
زیرا زن در جهان سوم، هنوز در معرض دید عمومی نیست. هنوز در مخفیگاه است و بسیار بیشتر از جوامع غربی در معرض بهره کشی قرار دارد. اختصاص یک روز به او و نشان دادن او از رسانه های جمعی، ابراز مطالبات و خواسته هایش از دولت و جامعه می تواند راهی برای احقاق حقوق او باشد. البته این راه حلی موقتی خواهد بود و مسلما وقتی وضعیت اجتماعی و فرهنگی زن در جامعه بهبود یابد و به وضعیت زنان در جوامع صنعتی نزدیک شود باز هم اختصاص دادن روزی به او و از این طریق جداسازی جنسیتی او کاری مهمل خواهد بود.
فاطمه اختصاری
دیدگاهتان را بنویسید