نوشته جولین بارنز
ترجمه پیمان خاکسار
نشر چشمه
این کتاب با الهام از زندگی دیمتری شاستاکوویچ، آهنگساز شوروی نوشته شده است. وی در شوروی تحت حکومت لنین، استالین و خروشچف میزیست و در تمام طول زندگی با محدودیتها و چارچوبهای رژیم کمونیستی در حال کشمکش بود. این آهنگساز رابطهی پر فراز و نشیبی با حزب کمونیست اتحاد شوروی و دستگاههای دولت شوروی داشت. دورهای ممنوعالکار بود و دورهای آثارش تمجید میشد.
کتاب در سه فصل روایت میشود و هر فصل بیانگر دورهای از زندگی شخصیت اول است. راوی، آهنگساز است و به تفصیل نظراتش را دربارهی حزب، سیاست، سایر آهنگسازان و… بیان میکند. همچنین اتفاقات تاریخی در متن اصلی زندگی آهنگساز در جریان است. اما نباید فراموش کرد که کتاب اگرچه به وقایع تاریخی و نظریات و گفتگوها میپردازد اما «تاریخنگاری» نیست. و اینکه چقدر از آن بر مبنای حقیقت باشد، سوالی ست که بهتر است نپرسید و تنها سعی کنید از نوشتار لذت ببرید. به قول نویسنده “در روسیهی استالین پیدا کردن حقیقت کار مشکلی بود، چه برسد به حفظش.”
.
در این کتاب رابطهی بین قدرت و هنر را خواهید دید. هنرمندی که سایهی قدرت را بر سر هنر و زندگیاش مدام حس کرده. تمام عمر از سمتی با ترس و شک نتها را انتخاب میکند و از سمت دیگر مدام عذاب وجدان دارد برای از دست دادن باورش به خود و هنر. تمام عمر سعی کرده روی مرزی باریک بین هنر برای خلق و هنر برای هنر راه برود. که اگر درگیر فرمالیسم میشده، جانش را از دست میداده و اگر هنرش تبدیل میشده به یک کالای تولیدی و در خدمت ستایش آرمانشهر، دیگر اثری از هنر در آن نمیدیده.
از این کتاب سه ترجمه در بازار موجود است. من ترجمهی پیمان خاکسار را دوست داشتم.
خواندن کتاب را به سه گروه پیشنهاد میکنم: آنهایی که علاقهمند به وقایع تاریخی شوروی و کمونیسم هستند، آنهایی که برایشان موسیقی، فراتر از نواختن ساز است و علاقهمند به خواندن زندگینامهی موسیقیدانان هستند، آنهایی که برای شوآف احتیاج به جملات قلمبه سلمبه مخصوصاً در زمینهی کمونیسم و هنر دارند.
آنهایی هم که خورهی کتابند، احتیاجی به پیشنهاد من ندارند، از قبل خودشان کتاب را خواندهاند.
فاطمه اختصاری
#ستون_معرفی_فیلم_و_کتاب_فاطمه
دیدگاهتان را بنویسید