پشت دریچه‌ها

,

کتاب «پشت دریچه‌ها»

(گفتگو با همسران هنرمندان)

انتشارات دنیای مادر. چاپ دوم. تهران. زمستان ۱۳۷۱

کتابی دو جلدی است که من تنها جلد اولش را پیدا کرده ام. شهین حنانه(۱۳۲۲-۱۳۷۶)، این کتاب را تالیف کرده است. او شاعر و ترانه سراست. و البته فرزند برادر مرتضی حنانه.

در این کتاب گفتگو کننده «شهین حنانه» به سراغ همسر ۳۲ هنرمند رفته و گفتگوهایی کوتاه با آن ها ترتیب داده است. هنرمندانی از جمله مهدی اخوان ثالث، رضا براهنی، محمود دولت آبادی، جلال ذوالفنون، احمد شاملو، هوشنگ کامکار، داریوش مهرجویی و…

سوال ها با توجه به شاخصه ی آن هنرمند و همچنین شخصیت اجتماعی همسر، متفاوت اما اغلب پیرامون تجربیات و نوع زندگی همسر و خانواده ی هنرمند هستند.

من کتاب را بسیار دوست داشتم. یکی از دلایلش این بود که این ایده را زمانی که ایران بودم، برای یک فیلم مستند داشتم. اینکه بروم سراغ همسران هنرمندان و از زندگی آنها بگویم. از زندگی کردن با یک هنرمند.

یکی از نکات مثبت کتاب این بود که شهین حنانه اغلب قرارهایش را در خانه ی آن هنرمندان می گذارد و دیدش از محیط پیرامون را نیز به مخاطب منتقل می کند. همچنین عکسی از همسر هنرمند را نیز قبل از شروع هر بخش قرار داده که باز هم باعث می شود مخاطب احساس نزدیکی بیشتری با آن شخص و زندگی اش داشته باشد. اما به قول خانم فرزانه طاهری (همسر هوشنگ گلشیری): «گفتگویی که صورت می گیرد، نگفته هایش بیشتر است یعنی خیلی چیزها را اصلا نمی توان گفت. حریم زندگی هنرمند خیلی وسیع است و نمی توان درمورد ابعاد مختلف آن حرف زد.» اما با این حال می شود از نوع جمله بندی ها، سکوت ها و حتی گله های کوتاهی که بین کلام های محبت رد و بدل می شود از حال و روز همسران هنرمندها هم تا حدودی مطلع شد. چیزی که در اغلب این زندگی ها مشترک بود این بود که یا همسران هنرمندان، خودشان هنرمند بودند یا با واسطه ی هنر همسرشان با دنیای موسیقی و فیلم و کتاب آشنا شده و بدل به انسان هایی شده بودند که خود شخصا در هوای هنر تنفس می کنند. کتاب می خوانند، تحلیل دارند و می توانند درباره ی هنر و هنرمندان نظر بدهند. هنرمندان این کتاب اغلب زودرنج و حساسند و همسرانشان اغلب خستگی های جسمی دارند.

علاوه‌براین اکثر آنها عاشق هنر همسرشان بوده اند و ناراحت از اینکه زندگی بی رحم تر از آن است که کسی بتواند فقط بنشیند و خلق کند. غم آب و نان همیشه هست و متاسفانه پررنگ تر از هر عشقی می تواند ظهور کند و بیشتر از هنرمند بر اطرافیان او تاثیر بگذارد.

قسمت قابل توجه و موردعلاقه ی من در این کتاب جایی است که به سراغ زندگی خسرو سینایی کارگردان می رود. او دو همسر دارد که به همراه آنها و ۲ بچه از هر کدام با هم یک جا زندگی می کنند. گفتگو با همسر اول او صورت می گیرد (گیزلا وارگا) که نقاش و اهل مجارستان است، زیرا فرح اصولی، همسر دوم او در سفر است. فرح اصولی نیز نقاش و مینیاتورکار است. چیزی که گیزلا از زندگی شان می گوید تصویر بسیار عاشقانه و هنرمندانه ای ست که من آن را بسیار دوست داشتم. او می گوید«در دنیا همه که مثل هم زندگی نمی کنند. زندگی چیزی نیست که بتوان آن را در قالب بخصوصی جا داد.» او درباره ی فرح که از ۱۴ سال پیش وارد زندگی آنها شده می گوید «ورود فرح مرا از حالت سکون و سکوت بدر آورد و در خانه تحرک تازه ای ایجاد شد. فرح از ادبیات ایران اطلاع دارد و به من در شناخت ادبیات کمک می کند. من و فرح و سینایی گاه ساعت ها می نشینیم و درباره ی هنر بحث می کنیم، کارهای یکدیگر را نقد و بررسی می کنیم. حالا دیگر خانه ی ما واقعا یک مجتمع هنری است.» اگرچه در این کتاب گفتگویی با فرح نیست اما من کنجکاو بودم دیدگاه او را نیز بدانم. او در مصاحبه ای می گوید «اولین نشانه روشنفکری ظرفیت داشتن است. باید به زندگی، اثر هنری یا تفکر فرد با دید بازی نگاه و بعد رد یا قبولش کنیم. باید به یاد داشته باشیم که آدم‌ها حق حیات و انتخاب دارند.» و درباره ی ازدواجش می گوید «این ازدواج پیشنهاد گیزلا بود. ما سه نفر در آن لحظه بدون این‌که به جنسیت فکر کنیم به عاطفه‌ای که بین هر سه ما ایجاد شده بود بها دادیم.»

این کتاب برای من بسیار زیبا بود. از آن لذت بردم، آموختم و گاهی حتی گریستم. اگر احیانا جلد دومش را جایی پیدا کردید به من خبر دهید.

 

فاطمه اختصاری

#ستون_معرفی_فیلم_و_کتاب_فاطمه


Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *