«تصمیم دارم تا زنده ام، یا که تا می نویسم (که به هر حال هر دو یکی است) هرگز چیزی تلخ تر از آنچه عمو تابی به آن مگس کرد در حقش نکنم. مگس مزاحم تمام مدت ناهار بر گرد بینی اش وزوز کرده بود، و او همین قدر گفت: «برو! برو حیوان خدا! برو! چرا آزارت بکنم؟ این دنیا آنقدر فراخ هست که در آن برای هر دومان جا باشد.»»
.
زندگی و عقاید آقای تریسترام شندی
نوشته ی لارنس استرن
رمانی است که برای اولین بار در سال 1759در بریتانیای کبیر منتشر شده است. حقیقتا نمی دانم کتاب را چطور معرفی کنم. راوی تریسترام شندی است که قصد دارد زندگی و عقایدش را بنویسد. اما او یک خط صاف را برای روایتش انتخاب نمی کند. و اصلا داستان کاملی درباره ی زندگی خودش به مخاطب نمی گوید. راوی روایت های مختلفی را شروع می کند و گاهی تمامشان هم نمی کند و یا مخاطب را در تعلیقی طولانی قرار می دهد. زبان طنز و طعنه آلود او مخاطب را به دنبال خود می کشاند.
فصل های کوتاه و بلند، خرده روایت های نامرتبط به هم، حضور نویسنده در بعضی از فصل ها در متن (که با خطاب قرار دادن مخاطب، خیلی صمیمی شروع می کند با او به حرف زدن و گاهی درباره ی شیوه های نوشتاری و ادبیات حرف می زند و نه خود روایت اصلی رمان)، اظهارنظرهای فلسفی، مذهبی، اجتماعی و طنزآلود راوی، خلاقیت های نوشتاری و حتی غیرنوشتاری (مثلا سیاه گذاشتن چندین صفحه ی کتاب در سوگ یکی از شخصیت های فرعی، نوشتن مقدمه ی کتاب در صفحات دویست و خورده ای و…) و… همه و همه در کنار هم رمانی را ساخته اند که می شود از آن به عنوان یک رمان پست مدرن یاد کرد.
اگرچه که در سال 1759 حتی رمان مدرن هم متولد نشده بود!! و همین شاهدمثال هاست که به ما ثابت می کند پست مدرنیسم ربطی به تقدم و تاخر زمانی ندارد. البته صحبت دکتر پاینده را نیز باید درنظر گرفت که «به صرف تکنيک نمي توان هيچ رماني را مدرن يا پسامدرن ناميد. تکنيک هاي مدرن و پسامدرن، بايد با محتواي برآمده از پرسش هاي وجودشناختي همراه شود تا رمان مورد نظر بتواند مدرن یا پسامدرن محسوب شود.»
.
راستی فیلمی هم بر اساس این کتاب ساخته شده که شاید برای آنهایی که موفق به پیدا کردن کتاب در کتاب فروشی ها نشوند در دسترس تر باشد، هرچند خود کتاب واقعا چیز دیگری ست.
فاطمه اختصاری
#ستون_معرفی_فیلم_و_کتاب_فاطمه
دیدگاهتان را بنویسید