فاطمه اختصاری
مسئلهی عقیم سازی اختیاری یا اجباری گروههای در معرض آسیب، از دیرباز محل بحث و گفتگو بوده است. در ماههای اخیر با توجه به پیشنهاد دولت مبنی بر فراهم آوردن شرایط عقیم سازی اختیاری برای زنان بی خانمان، این موضوع دوباره مورد بررسی و آسیب شناسی قرار گرفت. در این نوشتار میخواهم به عنوان یک ماما و کارشناس ارشد بهداشت مادر و کودک و کاملاً از منظر علمی و نه اجتماعی، نظرم را دربارهی بهداشت جنسی افراد بی خانمان بیان کنم.
در ابتدا باید تاکید کنم که پرداختن به مسائل ریز بهداشتی و سلامتی این گروه، به منزلهی پاک کردن صورتمسئلهی بی خانمانی و زیر سوال بردن یا از یاد بردن راهکارهای اساسی برای ریشه کنی فقر و بیسرپناهی این افراد نیست. بلکه تمام مسئولانی که به هر شکلی با این قضیه مرتبط هستند باید کمال تلاششان را بکنند تا در کشورمان همهی افراد دارای سرپناهی برای زندگی و از حداقل امکانات رفاهی برخوردار باشند. که پرداختن به این مسئله و حل مشکل فقر و بیکاری و اعتیاد و غیره، خود به خود باعث از بین رفتن سایر مشکلات این افراد از قبیل مشکلات مربوط به سلامتیشان نیز خواهد شد. اما تا وقتی که این مهم انجام نگیرد، نباید از اقدامات سریع الاجرایی که میتواند بخشی از زندگی بی خانمانها را بهبود بخشد، غافل شد. یکی از مهمترین این اقدامات، مربوط به سلامت جنسی این افراد است.
روشهای پیشگیری از بارداری که هم اکنون در ایران استفاده میشود، شامل دو نوع هورمونی و غیرهورمونی است و از میان آنها نیز باید با توجه به شرایط بدنی، سلامتی و نوع زندگی شخص چند راه را برای فرد در نظر گرفت تا از میان آنها بتواند انتخاب درستی داشته باشد؛ در نتیجه، این انتخاب، فرد به فرد متفاوت خواهد بود. متاسفانه در این نوشتار فرصت برای تشریح تمام معایب و مزایای روشهای مختلف وجود نخواهد داشت اما بحثی که خواهد شد با توجه به شیوهی کلی زندگی خانوادههای بی خانمان خواهد بود. اما مهمترین نکته این است که باید هر فرد را نسبت به انتخابهایش آگاه کرد و شرایط را برایش توضیح داد تا بتواند شخصاً و با رضایت، روش مناسب خود را برگزیند. در واقع زنان بی خانمان نیز باید مانند سایر زنان بر بدن خود اختیار کامل باید داشته باشند و باردار شدن یا جلوگیری از آن باید طبق خواسته و رضایت آنان صورت پذیرد.
شرایط برای خانوادههای مختلف بی خانمان متفاوت است؛ گاهی مثلاً زنان بی خانمان بدون داشتن خانواده و به تنهایی زندگی میکنند. در این شرایط اینکه آنها روش پیشگیری را برای مردی که با آن رابطهی جنسی دارند انتخاب کنند، غیرممکن خواهد بود. برای اینکه در این شرایط هر شخص و موکداً هر زن بتواند اختیار بدنش را داشته باشد باید بتواند خودش (بدون اتکا به داشتن یا نداشتن روش پیشگیری از بارداری توسط شریک جنسیاش) از یک روش پیشگیری استفاده کند.
در آمارها دیده میشود که بعضی از خانوادهها یا زنان بی خانمان، پس از زایمان نوزاد را میفروشند. گاهی زنان بی خانمانی که دچار اعتیاد هم هستند، حامل ویروس اچ.آی.وی نیز هستند و در صورت بارداری آن را به فرزند خود نیز منتقل خواهند کرد. همهی این نابسامانیها را باید بگذاریم کنار اینکه دوران بارداری برای این زنان که به امکانات بهداشتی دسترسی ندارند و از آرامش روحی و روانی نیز برخوردار نیستند، بسیار دوران سختی خواهد بود. علاوه بر آن متولد شدن کودک در آن شرایط زندگی که حتی سقفی و دیواری برای محافظت فیزیکیاش وجود ندارد، کاملاً به دور از آینده نگری است. برای همین استفاده از یک روش مطمئن پیشگیری از بارداری از طریق هر زن برای زندگی در این شرایط توصیه میشود. علاوه بر این باید شرایط ویژهای فراهم شود که اگر این زنان به هر طریقی تحت آزار جنسی قرار گرفتند و یا به طور ناخواسته باردار شدند، بتوانند جنین خود را در شرایط قانونی و تحت نظارت پزشکی و با رعایت بهداشت سقط کنند. و یا اگر با رضایت خود در همین شرایط نامساعد باردار شدند، بتوانند از امکانات بهداشتی بیشتری استفاده کنند تا دوران بارداری و زایمان را در سلامت پشت سر بگذرانند و زنانی که متحمل این انتخاب سخت شدهاند، حداقل آسیب را ببینند.
برای انتخاب روشهای هورمونی باید زن از لحاظ قلبی و عروقی تحت نظارت قرار بگیرد و پس از شروع استفاده نیز در وقتهای معینی برای کنترل به پزشک مراجعه کند. قرصهای پیشگیری از بارداری برای زنان فراموشکار یا زنانی که زندگی ثابت و روتینی ندارند، توصیه نمیشود؛ زیرا با فراموش کردن تنها یک قرص و استفاده نکردن از روشی جایگزین تا پایان ماه باز هم احتمال بارداری وجود دارد. دربارهی آمپولهای هورمونی نیز زن باید هر ماه و در نوعی دیگر هر سه ماه (و دقیقاً در مدت زمان مشخصی) برای تزریق بعدی مراجعه داشته باشد. در مورد زنان بی خانمان حتی اگر این مراجعه از سمت مسئولان پزشکی صورت پذیرد، باز هم پیدا کردن این افراد و قرار دادنشان در برنامهی مدوّن و مداوم پیشگیری از بارداری دشوار خواهد بود. از موارد منع مصرف روشهای هورمونی ترکیبی مثل قرص یا آمپول استروژن و پروژسترون سیگاری بودن زن است. که متاسفانه در آمارها شاهد هستیم اکثر زنان بی خانمان سیگار مصرف میکنند. علاوه بر این در استفاده از روشهای هورمونی، تاثیرات خلقی نامطلوب و تغییراتی که در خونریزی ماهانه ایجاد میشود، برای کسی که زندگی با ثباتی ندارد شاید قابل تحمل نباشد و از ادامهی استفاده از این روش پیشگیری سرباز زند. غیر از قرص و آمپول، قرصهای کاشتنی زیرپوستی و برچسبها نیز در قدیم مورد استفاده قرار میگرفتند که به خاطر عوارضی که در زنان ایرانی ایجاد کردهاند، این روشها از دستورالعمل پیشگیری از بارداری ایران حذف شدهاند.
برای روش آی.یو.دی (IUD)، که دستگاهی داخل رحمی است و توسط فرد آموزش دیده جایگذاری میشود نیز عیبهایی را میتوان ذکر کرد. مهمترین عیب این روش لزوم معاینهی دورهای است که همانطور که ذکر شد برای این افراد چندان قابل اجرا نیست. علاوه بر این افرادی که شریک جنسی مختلف دارند و یا از عفونتهای جنسی رنج میبرند و یا بسیار در معرض آن هستند، این روش به هیچ وجه توصیه نمیشود. علاوه بر این استفاده از آی.یو.دی باعث افزایش خونریزی ماهانه میشود و این زنان را در معرض ابتلا یا تشدید فقر آهن قرار میدهد، و از این نظر نیز مناسب این گروه نخواهد بود.
از دیگر روشهای پیشگیری از بارداری، بستن لولههای رحمی در زن (توبکتومی) و لولههای اسپرمبر در مرد (وازکتومی) هستند. هر دو این روشها عوارض و معایب روشهای هورمونی و آی.یو.دی را ندارند. و غیر از نیاز به عمل جراحی -که گاهی پرهزینه خواهد بود-، عیبی برای آنها ذکر نشده است.
تا سال ۱۳۹۱ عمل جراحی توبکتومی و وازکتومی به صورت رایگان برای زوجینی که خواستار عقیم سازی دائمی بودند، انجام میگرفت و تنها رضایت همسر برای انجام این عمل جراحی روی خانمها کفایت میکرد. پس از سخنان آیت الله خامنهای مبنی بر افزایش جمعیت و اهتمام مسئولان مبنی بر تغییر رویکرد کنترل جمعیت کشور، طرح رایگان توبکتومی و وازکتومی منتفی شد و در سال ۱۳۹۳، وزارت بهداشت، دستورالعملی در زمینهی اندیکاسیونهای عمل توبکتومی صادر کرد که بر اساس آن این عمل جراحی از حالت انتخابی خارج شده و فقط در صورت تایید کمیتهی نظارت (که شامل چندین پزشک و مسئول است) و در صورت داشتن اندیکاسیونهای صادر شده صورت میگیرد. این اندیکاسیونها بیست مورد شامل چندین عنوان بیماری مزمن و نیز بیمارانی که برای بار سوم سزارین میشوند (به شرطی که دو فرزند زنده داشته باشند)، افراد آلوده یا مبتلا به ایدز، افراد ۴۰ سال به بالا و تعداد فرزند ۵ و بیشتر است.
بحثی که در رسانهها دربارهی زنان بی خانمان زیاد دیده میشود، دربارهی عقیم سازی انتخابی آنهاست؛ به این صورت که شرایطی فراهم شود تا این موانع حقوقی که جلوی انتخاب این روش توسط زنان ایرانی را میگیرد، برای این افراد -که در شرایط زندگی خاصی به سر میبرند-، برطرف شود.
شاید بهترین توصیه برای پیشگیری از بارداری در این گروه پرخطر، استفاده از روشهای ترکیبی باشد. مثلاً زن از یکی از روشهای پیشگیری متناسب با شرایط زندگیاش استفاده کرده، اما حتماً مرد نیز از کاندوم استفاده کند. افرادی که سیگاری یا معتاد هستند و شرایط زندگی باثباتی ندارند و در معرض ابتلا به بیماریهای منتقله از راه جنسی قرار دارند، باید حتما از کاندوم نه به عنوان روش پیشگیری از بارداری بلکه به عنوان راهی برای پیشگیری از انتقال بیماریهای جنسی استفاده کنند.
در انتها باید دوباره تاکید کنم که وظیفهی دولت در مرحلهی اول و با برنامهریزیهای بلندمدت، ریشه کنی فقر و بهبود شرایط دشوار زندگی این افراد و در برنامههای کوتاه مدت و سریع الاجرا، ایجاد تسهیلاتی برای شرایط بهداشتی و سلامت جنسی این گروه پرخطر است. باشد که با ایجاد امکانات و تسهیلات و بهبود شرایط از مرگ و میر مادران کاسته شود و حداقل، زنانی که شرایط بسیار سخت زندگی را متحمل میشوند، بتوانند در زمینهی مسائل جنسی، آرامش خاطری پیدا کنند و بتوانند آگاهانه و با داشتن دانش کافی با انتخاب روش های مطمئن پیشگیری از بارداری، حق تسلط بر بدن خود را نیز در اختیار بگیرند.
دیدگاهتان را بنویسید