وبلاگ


  • بی دغدغه دوستم داشته باش

    ۲۱ مهر ۱۳۹۵   بگذارید چند کلمه ای درباره ی دوست داشتن و دوست داشته شدن با هم گپ بزنیم. بارها شده از خودم پرسیده ام دوست داشتن چیست؟ اگر کسی را دوست بداریم چه حسی داریم و چه وظیفه ای در قبال این احساس بر روی دوشمان است؟ شاید کمی بدبینانه باشد اما من…


  • بالاخره یه جا جوب گشاد میشه

    ۱۶ شهریور ۱۳۹۵   آیا آدم در زندگی اجتماعی می تواند همه را دوست داشته باشد؟ یعنی اصولا اخلاقی است که آدم همه را دوست داشته باشد؟ من صریحاً می گویم نه! می خواهم از یک زاویه ی دیگر به قضیه نگاه کنم. عضو هر گروهی که باشیم، یا هر سلیقه ای که داشته باشیم…


  • ما را رها کنید در این رنج بی حساب

    ۱۰ مرداد ۱۳۹۵   یا این دوری و زندگی در غربت دلم را نازک کرده یا واقعاً آدم ها با بی فکری و بی رحمی حرف می زنند و قضاوت می کنند. یکبار هم که شده خودتان را بگذارید جای من. کلی سال درس خوانده اید و حالا دارید توی یک مطب کوچک کار می…


  • کار کار انگلیسی هاست

    ۷ تیر ۱۳۹۵ انگار به من حقوق می دهند که اینقدر جدی و با انگیزه می نشینم و دروغ های تبلیغات شبکه های ماهواره ای را برای خودم فاش می کنم. مخصوصا تبلیغات مربوط به لاغری که روی اعصابم است. می گوید ”دیگر نیازی به انجام ورزش های سنگین و جستجو برای داروهای لاغری نیست،…


  • بوسیدم و برای شما جا گذاشتم…

    ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ من همه چیز را بوسیده ام و جا گذاشته ام… مامانم و همه ی خانواده ای که دوست داشتم، شغلم، مدرک تحصیلی ام، امکان ادامه ی تحصیلم، گربه ام (پوریایی)، بغل کردن و فشار دادن و خندیدن با دوستانی که دوستم بودند و ماندند، کتاب های کتابخانه ام، امکان چاپ کتاب های…