وبلاگ
-
UPPSALA INTERNATIONELLA LITTERATURFESTIVAL
UPPSALA INTERNATIONELLA LITTERATURFESTIVAL 23 – 25 MARS 2018 23 – 25 mars slås portarna upp för Uppsalas första internationella litteraturfestival. Med en internationell litteraturfestival vill vi uppmärksamma och presentera kvalitativ litteratur från olika delar av världen i Sveriges fjärde största stad. I fokus för första upplagan av festivalen står översättning, kvinnliga författare och litteratur från…
-
«بت بزرگ» در ایران
سلام نسخهی الکترونیک (PDF) کتابم در سایت و همچنین کانال تلگرامم قرار گرفت تا دوستان ساکن ایران (و هر دوست دیگری در جهان) که به هر علتی نظیر تحریمهای بانکی، مشکلات مالی و… توان خرید نسخهی چاپی کتابم را ندارند آن را به صورت کاملا رایگان دانلود کنند. همچنین ظاهرا بعضی از دستفروشهای کتاب در…
-
خرید آنلاین مجموعهشعر بُت بزرگ
بالاخره مجموعه شعر جدیدم، «بُتِ بزرگ» منتشر شد. از همین امروز نسخهی چاپی این مجموعه در سراسر جهان (بهجز ایران) قابل خریداری میباشد. دوستان ساکن امریکا، اروپا و انگلیس میتوانند برای راحتی کار از لینکهای متفاوت آمازون، کتاب را تهیه کنند. بت بزرگ در آمازون امریکا: https://www.amazon.com/dp/1985659190 بت بزرگ در آمازون اروپا: https://www.amazon.de/Great-Idol-Fatemeh-Ekhtesari/dp/1985659190/ بت بزرگ…
-
پستانهایم را از من بگیر، هوا را نه!
منتشر شده در مجله تابلو ۱۳۹۲ یکی از شایعترین انواع سرطان، سرطان پستان است که از نظر ابتلا بیشترین آمار را در بین زنان دارا بوده و به عنوان دومین علت عمده فوت ناشی از سرطانها در زنان محسوب میشود. احتمال ابتلای به این سرطان در طول عمر برای زنان ۱۰ درصد است. به…
-
۱۷های آذر
۱۷ آذر ۱۳۹۶ ۱۷ آذر که میشود ریزه به ریزهی خاطرات ۱۷ آذر سال ۹۲ و ۹۴ را به یاد میآورم. «نگاه کن که در اینجا زمان چه وزنی دارد» ۱۷ آذر سال ۹۲ یکشنبه بود. قرار بود برای یک سفر تفریحی ترکیه باشم اما ممنوع الخروج شده بودم و برگشته بودم خانه. بدون…
-
11.5سال زندان و 99ضربهی شلاق
۲۰ مهر ۱۳۹۶ چگونه میشود به آن کسی که میرود اینسان صبور، سنگین، سرگردان، فرمان ایست داد؟ یا 11.5سال زندان و 99ضربهی شلاق 2سال پیش مثل امروز بود که ماشینم را راندم تا دفتر وکیل، برگههای مزخرف حکم را از او گرفتم، با چشمهای اشکی تمام طول راه تهران تا کرج را رانندگی کردم و…
-
داستان یک عشق هفتاد و هفت ساله
۲۲ مرداد ۱۳۹۶ نه که فقط نوشته هایش را دوست داشته باشم، نه که فقط در به در دنبال کتاب هایش باشم، نه که پول توجیبی هایم را جمع کنم برای خریدن آن کتاب هایی که آقا فرید یا آقا وحید یا آقا نوید… نمی دانم اسمش چی بود در کتاب فروشی اش برای…
-
روز دختر
۲ مرداد ۱۳۹۶ سؤالم از همهی آنهایی است که روز دختر را تبریک میگویند. این تبریک و شادباش به چه منظور و عنوانی است؟ آیا خوشحالید که فرزند دختری دارید و به خاطر بودن آن دختر در زندگیتان به او تبریک میگویید؟ یا اگر آن دختر ازدواج کرده باشد از لیست تبریکگوییتان حذف خواهد…
-
بس نیست؟
۱۰ خرداد ۱۳۹۶ می دانی چیز غریبی است اینکه یکهو بفهمی مدتهاست از بعضی تجربه های معمولی دنیا دور افتاده ای. وقتی صدای تشویق را شنیدم، صدای تشویقی که از بیشتر از 100 جفت دست می آمد، فهمیدم که سالهاست صدای دست زدن را نشنیده ام. نه برای خودم که بیایم روی سن و…
-
روز معلم
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ نشستم با خودم فکر کردم کدام معلم هایم را به یاد دارم. از تمام معلم های دبستانم خاطرات گنگی، خوب و بد، به یاد می آورم. از معلم های دوران راهنمایی خانم ناصری برایم خیلی پررنگ است. دبیر ادبیات و زبان فارسی. خیلی دوستم داشت و خیلی دوستش داشتم. تهرانی بود،…