۲۱ مهر ۱۳۹۵
بگذارید چند کلمه ای درباره ی دوست داشتن و دوست داشته شدن با هم گپ بزنیم.
بارها شده از خودم پرسیده ام دوست داشتن چیست؟ اگر کسی را دوست بداریم چه حسی داریم و چه وظیفه ای در قبال این احساس بر روی دوشمان است؟
شاید کمی بدبینانه باشد اما من به اولین چیزی که فکر می کنم آسیب دیدن است. اینکه با دوست داشتن و دوست داشته شدنم چقدر به طرف مقابل و خودم آسیب خواهد رسید. و درنتیجه همه ی تلاشم به حداقل رساندن آن است.
شاید کمی بدبینانه باشد اما مطمئن هستم اگر آدم ها زیادی به هم نزدیک نشوند آسیب کمتری خواهند دید.
شاید ”نزدیک شدن” ترکیب مناسبی نباشد. منظورم صمیمی شدن نیست، منظورم سکس کردن و لذت بردن از با هم بودن نیست. منظورم چیزی ذهنی تر و درونی تر است. اینکه آدمی را به آن مخفی ترین و حساس ترین نقطه ی مغزی خود راه بدهید و بگویید بیا اینجا مال تو! یا نه حتی بگویید بیا اینجا مال هردوتایمان!
به نظر من همه ی آدم ها باید جایی داشته باشند که مخصوص به خودشان است. جایی که اعتقادهای کلی و مسیرهای مشخص زندگی شان آنجاست. که به سختی تغییر می کند. که تغییر کردن و عوض شدنش باید محصول تجربه و تمرین و آگاهی باشد، نه درنتیجه ی رفتارهای احساسی یا امتیازدهی های عاطفی.
شاید طبق آموزه های قدیمی فکر کنیم آدم ها در پناه یکدیگر می توانند از مشکلات دوری کنند. اما من معتقدم برعکسش درست تر و راحت تر است.
آدم ها به یکدیگر نزدیک که می شوند (منظورم همان نزدیک شدن به آن نقطه ی شخصی و خصوصی است) ناخودآگاه تلاش می کنند همدیگر را تغییر بدهند. سعی می کنند نظراتشان را به طرف مقابل بقبولانند. و وحشتناکی اش آنجاست که اسمش را دوست داشتن میگذارند.
در بدبینانه ترین حالت این یکی به آن یکی می گوید فلان لباست چرا باز است؟ چرا اینجوری می نشینی؟ چرا به فلانی نگاه چپ کردی و هر دو طرف دچار این خاله زنک بازی و عمومردک بازی های زندگی مبتذل می شوند. و در خوشبینانه ترین حالت اگر هر دو نفر در رابطه کوتاه بیایند دو تا ”من” تبدیل می شوند به دو تا ”نیم من”. و این یعنی منِ آدم تغییر کرده. یا سانسور شده یا حذف شده یا توی پستوی ناخودآگاه ها خزیده و معلوم نیست کجای زندگی آدم سرک بکشد بیرون.
من کوچک تر از آنم که بخواهم بگویم بیایید فلان طور باشیم یا فلان جور رفتار کنیم، اما دلم می خواهد این را با صدای بلند بگویم که دوست داشتن خیلی لذت بخش تر و ساده تر از درگیر شدن در روابطی است که تنها باعث مغشوش شدن ذهن آدم ها می شود.
کاش حرفم را باور کنید و بی دغدغه دوست بدارید!
فاطمه اختصاری
دیدگاهتان را بنویسید